حمله تروریستی به دفتر مجله چارلی ابدو در پاریس بار دیگر نگاه ها را به سمت مسئله تروریسم بین الملل جلب کرد. در طول سال های گذشته تعداد عملیات های تروریستی در سراسر جهان به شدت افزایش یافته است ودر این میان افزایش عملیات هایی که با انگیزه های مذهبی صورت می پذیرند چشمگیر است. نظر به تحولات اخیر در خاورمیانه برخی بر این عقیده اند که اشتباه محاسباتی آمریکا و متحدان اش در منطقه یکی از دلایل افزایش تروریسم اسلامی است و برخی پیشینه این امر را به دهه هشتاد و حمایت آمریکا از مجاهدین در افغانستان برمی گردانند. اگرچه همه این موارد می توانند برخی از حقیقت را بیان کنند اما تقلیل مسئله صرفا به اشتباه محاسباتی غرب سادهسازی موضوع است از اینرو این مطلب در تلاش است تا از زاویه ای دیگر با نگاهی گذرا به تحولات ساختاری یکی دو دهه گذشته جهان در پی جهانیشدن، دلایل فنی افزایش تروریسم را بررسی کند. شایان ذکر است که دلایل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی محل بحث این مطلب نبوده و خود مجالی دیگر می طلبد.
در زمان جنگ سرد که جهان میان دو قطب رقیب تقسیم شده بود خطر رویاروئی اتمی ابرقدرت ها و درگیری های نظامی میان کشورهای اقماری آنها جدیترین تهدید امنیتی محسوب می شد. اما پس از فروپاشی شوروی و همزمانی آن با تشدید فرآیند جهانیشدن، تهدیدهای امنیتی نیز چهره جدیدی به خود گرفتند. فرآیند جهانی شدن منجر به نوعی وابستگی و درهمتنیدگی میان کشورها شد و بسیاری این درهمتنیدگی را با یک نگاه دولت-محور بررسی می کنند اما شاید بتوان گفت که یکی از اصلیترین تبعات جهانیشدن ورود و حضور بازیگرانی جدید در عرصه بین الملل است، عرصه ای که همواره به صورت سنتی قلمرو دولت ها تلقی می گردید.
عطف به مسئله امنیت، ظهور تهدیدهای جدید امنیتی برای کشورها و جایگزینی آنها با تهدیدهای امنیتی کلاسیک در جهان امروز پدیده ای است که ذهن استراتژیست ها و سیاستمداران در سراسر جهان را به خود معطوف کرده است. این مسئله را می توان به وضوح در متن استراتژی امنیتی اتحادیه اروپا با نام «اروپایی امن در جهانی بهتر» دید. نویسندگان این متن بر این عقیده اند که: یک حمله همهجانبه نظامی بر علیه کشورهای عضو اتحادیه غیرمحتمل است. در عوض اروپا با تهدیدهای امنیتی جدیدی مواجه است که گوناگون تر، نامرئی تر و غیرقابل پیشبینی تر اند.
یکی دیگر از اسناد اتحادیه اروپا با نام «به سوی یک مدل امنیت اروپایی» این مسئله را روشنتر بیان می کند. این سند با حذف تهدیدهای امنیتی کلاسیک عنوان می کند که تروریسم، جرائم سازمانیافته، جرائم سایبری، و جرایم میان مرزی در درون اتحادیه تهدیدهای جدی امنیتی اند که کشورهای عضو با آنها مواجه اند.
این رویکرد اتحادیه اروپا تاییدی بر این مسئله است که پروسه جهانیشدن مقوله امنیت را از دو جهت تحت تاثیر قرار داده است. اول اینکه برای بسیاری از کشورها (به خصوص کشورهای پیشرفته غربی) جنگ نظامی با سایر کشورها و تهدیدات مرزی موضوعیت خود را از دست داده و جای خود را به تهدیداتی داده است که تا پیش از این با عنوان تهدیدهای دستِ پایین از آنها یاد می شد. دوم اینکه بازیگران غیردولتی به صورت جدی در حوزه امنیت چه به صورت تهدید کننده و چه به صورت تهدید شونده حضور دارند.
حضور بازیگران جدید در عرصه جهانی به خاطر چیزی است که در روابط بین الملل آن را انتشار قدرت Diffusion of Power می نامند. جوزف نای یکی از باورمندان به نظریهی انتشار قدرت معتقد است که در قرن بیست و یکم مسائل بسیاری وجود دارند که دیگر دولت ها حتی قویترین آنها قادر به کنترل آنها نیستند و این به خاطر قدرت گرفتن بازیگران غیردولتی و دخیل شدن آنها در مسائلی است که در گذشته ای نه چندان دور کاملا در اختیار دولت ها بود. انتشار قدرت محصول انقلاب تکنولوژیک و انفورماتیک دو سه دهه گذشته است. این انقلاب تکنولوژیک از یک سوی آسیبپذیری های دولت ها را افزایش داده و از سوی دیگر منجر به افزایش امکان دستیابی بازیگران غیردولتی به سختافزار و نرمافزارهای مخرب شده است. در نتیجه ساختار سلسه مراتبی قدرت که سابقا دولت ها در راس آن قرار داشتند از بین رفته و تبدیل به یک ساختار شبکه ای افقی گردیده است هرچند که دولت ها کماکان در این ساختار جدید نیز از برتری نسبی برخوردار اند.
گروه های تروریستی از جمله بازیگرانی اند که به شدت از تحولات اخیر بهرهمند شده اند به گونه ای که اکنون اتحادیه اروپا تروریسم را مهمترین تهدید امنیتی علیه خود قلمداد می کند. اگرچه تهدیدهای تروریستی ( به جز استثناها) معمولا همچون جنگ منجر به تلفات در مقیاس بزرگ نمی شوند اما نکته قابل توجه در این میان این است که تسهیل امکانات ارتباطی و دسترسی راحت تر به امکانات مخرب احتمال و امکان عملیات های تروریستی را به شدت افزایش داده است. سابق بر این گروه های تروریسی برای تجهیز و لجستیک خود به شدت نیازمند به حامیان دولتی بودند اما در حال حاضر این گروه ها بدون حمایت دولت ها به راحتی می توانند منابع مالی لازم برای تجهیزات مورد نیاز را کسب کرده، خود را سازماندهی نموده و عملیات های خود را برنامه ریزی کنند. نکته قابل توجه دیگر این است که تروریسم نیز دیگر صرفا به معنای بمبگذاری و عملیات های مسلحانه نیست و دایره گستره تری پیدا کرده است. به علت وابستگی های زندگی روزمره مردم (از قبیل ارتباطات و رفت و آمد، انرژی، منابع غذایی و آبی) به تکنولوژی های مدرن امکان عملیات های تروریستی و خرابکاری سایبری که می توانند لطمه های جدی به مردم وارد کنند به شدت افزایش یافته است. به همین خاطر است که برخی از تروریسم مدرن با عنوان خصوصیسازی جنگ یاد می کنند.
اگرچه با قدرتگیری گروه ها و سازمان های غیردولتی تهدیدهای امنیتی شکل جدیدی به خود گرفته و حالت فراملیتی پیدا کرده اند اما دولت ها کماکان برتری نسبی خود را داشته و مسئولیت اصلی حفاظت از شهروندان بر دوش آنها است. به تبع فرآیند جهانیشدن کشورهای جهان (مخصوصا در غالب منطقه ای) در همتنیده اند و بنابراین تهدیدهای امنیتی یک کشور به سادگی می توانند به کشورهای دیگر گسترش پیدا کنند. به عنوان مثال به خاطر برداشتن مرزهای میان کشورهای اروپایی یک گروه تروریستی که در یک کشور مستقر است در صورت مهار نشدن به راحتی می تواند در سایر کشورهای اتحادیه نیز اقدام به عملیات کند. بری بوزان یکی از مطرحترین نظریه پردازان در حوزه مطالعات امنیتی این وضعیت را مجموعه های امنیتی Security Complexes می نامد. مجموعه امنیتی به گروهی از کشورها اطلاق می شود که به خاطر مجاورت جغرافیایی و درهمتنیدگی، ملاحظات یکسانی نسبت به امنیت داشته و بنابراین نمی توان امنیت ملی هریک را بدون درنظرگرفتن سایر کشورها بررسی کرد.
داعش مثال خوبی برای نمونه مدرن تروریسم بین الملل است. این گروه اگرچه در سوریه و عراق در غالب یک گروه شبهنظامی حضور میدانی داشته و در سودای احیای خلافت اسلامی است اما در سایر کشورهای منطقه و حتی در کشورهای غربی حضور سیال داشته و هوادار دارد و هرکدام از هواداران آن در هرکجای دنیا به صورت بالقوه قادر به انجام عملیات تروریستی اند. گروگانگیری اخیر در استرالیا و حمله به مجله چارلی ابدو در پاریس عمق خطر را نشان می دهد. چنانچه اشاره شد انقلاب انفورماتیک امکان ارتباطی و تبلیغاتی خوبی برای چنین گروهی است و استفاده حرفه ای داعش از شبکه های اجتماعی برای گسترش پیام خود و ایجاد رعب و وحشت در جهان هم نشان می دهد که این گروه کاملا به این امکان واقف بوده و از آن استفاده می کند. در بعد تشکیلاتی هم نیاز به ذکر نیست که امکانات مدرن ارتباطی تاچه حد به سازماندهی تشکیلاتی این گروه کمک می کند. از طریق این امکانات داعش و گروه های مشابه می توانند به صورت آنلاین اقدام به عضوگیری نیرو کرده، به صورت آنلایت آنها را آموزش داده و به صورت آنلاین پلان عملیاتی در اختیار آنها بگذارد.
چنانکه گفته شد به خاطر فرآیند جهانیشدن، قدرت منتشر شده و سازمان های بین المللی و گروه های کوچک و بزرگ نیز در آن دخیل اند. به همین خاطر بسیاری از تهدیدهای امنیتی، ناپیدا و در سراسر جهان گسترده اند و در نتیجه یک کشور به تنهایی قادر به تامین امنیت خود نیست و در این راستا باید به صورت سیستماتیک با سایر کشورها و سازمان های بین المللی دولتی و غیر دولتی همکاری کند. در شرایطی که تهدیدهای امنیتی جنبه فراملی پیدا کرده اند تامین های امنیتی نیز باید به صورت فراملی صورت پذیرند اما مشکل اصلی در این میان این است که بسیاری از کشورها حتی کشورهای اروپایی که استراتژی امنیتی یکسان دارند چندان تمایلی به همکاری های امنیتی گسترده و تبادل اطلاعات ندارند و این مسئله در حال حاضر یکی از مشکلات در راه همکاری های منطقه ای و بین المللی امنیتی است.
منابع:
A Secure Europe In a Better World, European security strategy, Brussels, 2003
Buzan Barry, Ole Wæver, and Jaap De. Wilde, Security: A New Framework for Analysis, Boulder, CO: Lynne Rienner Pub., 1998
Council of the EU, Towards a European Security Model, Brussels, 2010
Davis LynnE., Globalization’s Security Implications, RAND, 2003
.Nye Joseph, the future of power, PublicAffairs, New York, 2011
Smith Michael, International Security: politics, policy, prospects, Palgrave Macmillan, 2010
No comments:
Post a Comment