Sunday, July 20, 2014

در باب مزخرف‌گویی

اینکه کسی ادعا کند در عمرش مزخرف (Bullshit) نگفته است بی شک لافی گزاف است. همه ما مزخرفاتی را تفت داده ایم، حالا به هر دلیلی. می تواند سرکار گذاشتن جماعتی از همه جا بی‌خبر باشد و خندیدن به ریش‌شان و یا تحت تاثیر قرار دادن دختر/ پسری. این مزخرف گویی اما برای اکثر مردم جنبه هر از گاهی دارد نه دائمی. 

شاید بتوان گفت در عالم امکان هیچ‌کس نمی تواند در مزخرف‌گویی روی دست صنف روحانیون بلند شود. برای قرن ها آنها عادت کرده اند که روی منبر نشسته و برای خلق الله، از هر جا سخنی بگویند بی حساب و کتاب. آنها اگرچه خود را عالمان علوم دینی می دانند اما در عمل و هرگاه که منبر می روند تو گویی ابواب علوم به روی‌شان باز شده و این قابلیت را پیدا می کنند در هر زمینه ای اظهار فضل کنند. از بد روزگار و بعد از انقلاب اسلامی و روی‌کار آمدن جمهوری اسلامی (حکومت روحانیون) اما منبر آنها به ناگاه تبدیل شد به تلویزیون و رادیو و روزنامه ها و این اواخر سایت ها و خبرگزاری ها. اگر تا پیش از آن آنها در جمعی محدود در مسجد سخن می گفتند اما معجزه انقلاب این امکان را بهشان داد که مخاطبان چند صد هزار نفری پیدا کنند. 

دلیل نگارش این مطلب سخنان آقایی است به اسم مهدی بیاتی مدیر مرکز راهبردی عفاف و حیا. ایشان در مصاحبه ای  فرموده اند «۶۰ درصد زنان در غرب هم‌خوابگی با سگ را به هم‌بستری با مردان ترجیح می دهند.» سخنان ایشان البته بسیار مبسوط است اما من می خواهم روی همین یک جمله تمرکز کنم. چیزی که ایشان می گوید. یک نظر یا عقیده نیست. یک ادعا است. اگر این ادعا واقعیت داشته باشد می شود فکت و اگر نداشته باشد می شود مزخرف. چگونه می توان پی برد که این ادعا واقعیت دارد؟ راه علمی اش این است که یک موسسه که به طور حرفه ای در حوزه نظرسنجی فعالیت می کند تحقیقی انجام داده باشد و به این نتیجه رسیده باشد. من هرچه جستجو کردم منبعی نیافتم و ایشان هم اعلام نکرده اند که به پشتوانه کدام تحقیق و نظرسنجی ای به این عدد ۶۰ درصد رسیده اند. از آنجا که به احتمال قریب به یقین اساسا چنین پژوهشی انجام نشده است و این آقا همین‌طوری یک عددی از خود درآورده است و چیزی گفته است پس می توان نتیجه گرفت که این ادعا مزخرفی بیش نیست. 

مزخرف‌گویی اما چیست.

مزخرف‌گویی تلاشی است برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب بدون توجه به اینکه مطالب گفته شده واقعیت دارند. تفاوت عمده مزخرف‌گو و دروغ‌گو در این است که برای اولی هیچ اهمیتی ندارد که مخاطب در آینده پی به عدم صدق اظهارات ببرد اما برای دومی این امر مهم است که مخاطب هیچ‌گاه نفهمد که مطالب گفته شده صادق نیستند. در نتیجه مزخرف‌گو فقط به لحظه فکر می کند. او فقط می خواهد که به هنگام ارائه سخن، مخاطب تحت تاثیر قرار بگیرد برای همین او همه چیز را جعل می کند تا به مقصود خود برسد.

 دروغ‌گو همواره از واقعیت خبر دارد و تلاش می کند که مخاطب از آن آگاه نشود اما مزخرف‌گو می تواند از واقعیت آگاه باشد یا نباشد، می تواند واقعا به چیزی که می گوید باور داشته باشد یا نداشته باشد. اینکه واقعیت با چیزی که می گوید سازگار است یا خیر برای او مهم نیست و نکته کلیدی ماجرا این است که او اساسا «اهمیت» نمی دهد، چرا که او اشتیاقی به واقعیت ندارد. مزخرف‌گو فقط می خواهد چیزی بگوید و بگذرد. 

مشکل بزرگ مزخرف‌گو هم همین است. در حالی که دروغ‌گو همواره تلاش می کند تا دروغ های اش برملا نشوند اما مزخرف‌گو معمولا تلاشی برای کتمان نمی کند و به همین دلیل بعد از مدتی دست اش رو می شود.

در زندگی ما با این دست افراد زیاد مواجه شده ایم، کسانی که دائما مزخرف می گویند. در اوایل آشنایی شاید آنها افرادی جالب به نظر برسند و ممکن است حرف های شان را باور کنیم اما رفته رفته و به مرور زمان پی می بریم که آنها صرفا مزخرف می گویند. واکنش مان نسبت به این افراد چیست؟ سعی می کنیم افشای‌شان کنیم؟ شاید. اما قطعاپس از مدتی که دست شان برای‌مان رو شد، بعد از شنیدن مزخرفات شان اولین واکنش مان لبخند است. لبخندی که به حماقت شان می زنیم. این امر سال ها است که برای صنف روحانیون رخ داده است. دست شان رو شده است و دیگر کسی جدی شان نمی گیرد و شاید مزخرفات شان بهانه ای است برای سرگرم شدن ملتی که همین روحانیون شادی را برای شان غدغن کرده اند.

 شما بعد از خواندن سخنان این آقا اولین واکنش تان چه بود، آیا نخندیدید؟

1 comment:

  1. جناب اصلاح چی درود بر شما
    ...تا مادامی که برای اینچنین مزخرفاتی شنونده وباورمند احمق وابله ونابخرد وجود داشته باشد؛ این دور تسلسل همچنان ادامه دارد .
    یارا روا مدار که گدا معتبر شود.....گر معتبر شود زِریامفت زیاد میزند
    همواره شاد وپاینده باشید.

    ReplyDelete