متن زیر ترجمه ام از مقاله ای است درخصوص وضعیت استراتژیک سوریه که در فارن پالیسی و به قلم تونی بادران منتشر شده است. این ترجمه در سایت ندای سبز ازادی منتشر شده است.
....................................................................................
بشار اسد تا چه مدت می تواند در دمشق باقی بماند؟ رژیم او اکنون وضعیت متزلزلی دارد. چندی پیش یک بمب جان شوهرخواهر و سه تن دیگر از چهره های اصلی رژیم او را گرفت. روند فرار نظامیان از خدمت ادامه دارد و انقلابیون به شهرهای بزرگ رسیده اند. در این وضعیت نگاه رایج در واشنگتن و دیگر کشورها این است که اکنون سوال این نیست که آیا بشار اسد پایتخت را از دست خواهد داد یا خیر؟ بلکه پرسش این است که چه زمانی از دست خواهد داد!
بشار اسد قصد ندارد که دمشق را بدون درگیری ترک کند. پس از انفجار اخیر، لشگر چهارم که توسط ماهر برادر بشار اسد هدایت می شود عملیات گسترده ای را بر علیه انقلابیون آغاز کرد تا کنترل حاشیه های پایتخت را از دست انقلابیون خارج کند. رژیم همچنین برای حفظ امنیت دمشق نیروها را از گولان و شرق سوریه به پایتخت منتقل کرده است. در دست داشتن کنترل پایتخت برای بشار اسد بسیار حیاتی است چراکه او می خواهد این ژست را حفظ کند که او نماد کشور است و نه تنها یک فرماندهی جنگی "علوی".
حاکم مستبد سوریه اما در یک نبرد در حال باخت می جنگد. در حالی که درگیری ها در دمشق و آلپو در حال تشدید است، حکومت در حال از دست دادن کنترل نواحی مرکزی و شمالِ کردنشین است و مناطق سنی نشین در حال رهایی از چنگال اسد هستند و به نظر نمی رسد که او مجددا بتواند اقتدار خود را در آن نواحی به دست آورد.
دیگر کارتی برای بازی در اختیار بشار اسد باقی نمانده است. به نظر می رسد که رژیم او در حال تدارک برای عقب نشینی به کوهستان های ساحلی است است که سنتا محل زندگی علوی ها است. با این شرایط دیر یا زود اسد دمشق را ترک خواهد کرد و نبرد سوریه به این مناطق هدایت خواهد شد.
با توجه اختلافات شدید فرقه ای برخی گزارش ها حاکی از این است که علوی ها در حال ترک مناطق مرکزی سوریه و مهاجرت به شهرهای آبا و اجدادی هستند. همچنین پس از ترور چند تن از سران حکومت، نیروهای مخالف و دیپلمات های غربی گزارش دادند که اسد به شهر اللاذقیه نقل مکان کرده است. این ادعا محل بحث است اما محل استقرار اسد کماکان نامشخص است.
علیرغم این مسئله که رژیم اسد یک بنگاه خانوادگی است اما او تلاش کرده تا خود را به عنوان یگانه طرف مذاکره با جهان خارج معرفی کند و متاسفانه جامعه بین المللی نیز در این زمینه با او همراهی می کند. ابتکارات دیپلماتیک برای حل بحران سوریه تاکنون در غالب گفتگو با اسد بوده اند وجامعه بین المللی از ایجاد فشار بر اسد برای ترک قدرت خودداری می کند.
دیگر مشخص است که این ادعا که اسد می تواند بر تمام سوریه حکومت کند برخلاف واقعیات جغرافیایی و جمعیتی سوریه اند. برخلاف تمام ادعاهای اولیه درباره ارتش اسد اما نیروهای او تنها کمی بیشتر از یک میلیشیای فرقه ای اند. این محدودیت نیروی انسانی بیانگر این مسئله است که اسد قادر نیست تا بار دیگر سلطه خود را در مناطق سنی نشین برقرار کند.
اکنون این جغرافیای فرقه ای سوریه است که رفتار رژیم اسد را مشخص می کند. چونان که اسد خود را برای جنگ آماده می کند او مجبور است که علوی ها را پشت سر خود متحد کرده و موقعیت خود را در مناطق کوهستانی علوی نشین مستحکم کند، مناطقی که مشرف به دریای مدیترانه است و در حدفاصل میان جسر الشقور در شمال (نزدیک مرز ترکیه) و تل کلاخ از جنبوب (نزدیک لبنان) قرار دارد.
اسد در حال امن کردن تمام نقاط دسترسی به منطقه علوی ها است. او شروع به پاکسازی منطقه از سنی ها کرده است و کشتارهای رخ داده اخیر در روستاهای الحولاء، تلدو، الحفه و ترمسح به همین دلیل انجام شدند. این روستاهای سنی نشین در سرحدات مرکزی و شرقی منطقه علوی ها قرار داشتند.
مخرج مشترک تمام این مناطق، رابطه آنها با جغرافیای استراتژیک و توزیع جمعیتی سوریه است. به عنوان مثال مناطق نزدیک حمص و الحفه به طور تاریخی راه های دسترسی به کوهستان های ساحلی (مناطق علوی نشین) هستند. به علاوه روستاهایی همچون تلدو و ترمسح حدفاصل تماس مناطق سنی نشین به مناطق علوی نشین اند. آنها همچین در محور استراتژیک شمال جنوب که دمشق را به آلپو و حمص و حماء را به ادلب متصل می کند قرار دارند.
دمشق اما کاملا خارج از منطقه موثر برای بشار اسد قرار دارد. رژیم در پایتخت از خزانه جمعیتی علوی های وفادار برخوردار نیست تا بتواند تعادل قدرت با مخالفان را برقرار کند. در عوض اما رژیم اسد تلاش می کند تا این مشکل را از طریق محاصره شهر با پایگاه های نظامی که مراکز ارتباطی اصلی را کنترل می کنند، برطرف کند. در نتیچه چونان که جغرافی دان سیاسیِ فرانسوی، فابریک بلانش می نویسد پایتخت تبدیل به "شهر محصور" شده است. اما بنا بر آخرین گزارشات ورود مهاجران سنی از مناطق انقلابی به دمشق معادله جمعیتی پایتخت را حتی پیچیده تر کرده است.
بنابراین نه تنها قابل تصور که محتمل است که این مولفه های جغرافیایی و جمعیتی بشار اسد را وادار به ترک دمشق و استقرار در "قلعه علوی" کند که در این صورت یک جنگ درازمدتِ ایستا جریان پیدا خواهد کرد و در این شرایط حامیان خارجی (ایران و روسیه) نقشی بسیار حیاتی برای اسد خواهند داشت.
ممکن است برخی مطرح کنند که استقرار در منطقه علوی در دراز مدت مقدور نیست اما اسد یک "سیاست تضمینی" در اختیار دارد که از عقب نشینی اش از دمشق محافظت کند.چنان که او به جهان یادآور شد رژیم اسد زرادخانه ای از تسلیحات شیمیایی در اختیار دارد. این سلاح ها آخرین داشته اسد و نیرومندترین عامل بازدارنده علیه مخالفان سنی است و همچنین اهرمی گرانبها برای در سکون نگهداشتن جهان خارج.
با این سیاست تضمینی، اسد می تواند به عنوان یک حاکم جنگجوی تحت قیمومت ایران و روسیه در حوزه مدیترانه باقی بماند. در هفته های اخیر اسد متحمل ضربه های شدیدی شد اما این پایان منازعه سوریه نیست بلکه آغاز یک فاز جدید است، "بازی پایانی" ای که نه در دمشق که بسیار دورتر، در غرب سوریه جریان خواهد داشت.
No comments:
Post a Comment